ORIGINAL_ARTICLE
بررسی اثر تاریخ کشت و تراکم بوته بر عملکرد، اجزا عملکرد و میزان پروتئین ارقام لوبیا قرمز (Phaseolus vulgaris L.)
به منظور بررسی تاثیر برخی عوامل زراعی شامل تاریخ کشت، رقم و تراکم گیاهی بر عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی، اجزاء عملکرد و میزان پروتئین دانه در لوبیا قرمز، آزمایشی به صورت اسپلیت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 85-1384 در مزرعه آزمایشی واقع در شهرستان زنجان اجرا شد. تیمارها شامل: تاریخ کشت به عنوان عامل اصلی در سه سطح (15 اردیبهشت، اول خرداد و20 خرداد) و رقم و تراکم به عنوان عامل های فرعی بترتیب در دو سطح (رقم صیاد و ناز) و سه سطح (تراکم 15، 22 و 45 بوته در متر مربع) بود. نتایج نشان داد که ارقام از نظر اجزاء عملکرد، شاخص برداشت، عملکرد بیولوژیکی و درصد پروتئین دانه تفاوت معنی دار داشتند اما بر عملکرد دانه تاثیر معنی داری نداشت. همچنین تاریخ کاشت بر عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی، شاخص برداشت، اجزاء عملکرد و وزن صددانه اثر معنی داری داشته اما تعداد دانه در غلاف تحت تاثیر تاریخ کشت قرار نگرفت. تراکم بر درصد پروتئین دانه و شاخص برداشت تاثیر معنی دار نداشته اما بر سایر صفات در سطح 01/0 اثر معنی دار داشته است. رقم ناز بیشترین تعداد غلاف در بوته، تعداد شاخه در بوته، تعداد دانه در بوته، تعداد دانه در هر غلاف و عملکرد بیولوژیکی را داشته و بیشترین شاخص برداشت و درصد پروتئین دانه در رقم صیاد مشاهده گردید. تاخیر در کاشت، باعث کاهش عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی شد. بالاترین میزان درصد پروتئین دانه از سومین تاریخ کشت حاصل شد. تراکم 45 بوته در متر مربع بر روی عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی نسبت به تراکم های دیگر دارای اثر معنی داری بود. اختلاف معنی داری بین تراکم های از نظر درصد پروتئین دانه مشاهده نشد. بنابراین رقم صیاد با تراکم 45 بوته در متر مربع و با تاریخ کشت اول خرداد برای حصول بالاترین عملکرد دانه توصیه می شود و رقم صیاد با تراکم 45 بوته در متر مربع با تاریخ کشت 20 خرداد برای حصول بالاترین درصد پروتئین پیشنهاد می شود.
https://jdas.shahed.ac.ir/article_1248_78786f6088e7fc27fa372a2ba917c979.pdf
2020-09-26
1
14
ارقام لوبیا قرمز (Phaseolus vulgaris L.)
تاریخ کاشت
تراکم گیاهی
عملکرد کمی و کیفی
مسعود
مسعودی کیا
1
LEAD_AUTHOR
خسرو
عزیزی
azizi_kh44@yahoo.com
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر جنستئین (Genestein) بر گرهزایی ومیزان نیتروژن سه گونه یونجه یک ساله در دمای پائین منطقه ریشه
به منظور بررسی تأثیر غلظتهای جنستئین بر میزان نیتروژن و گره زایی گونه های یونجه یک ساله، در دمای ˚C5 منطقه ریشه، آزمایشی در شرایط کنترل شده در اتاقک رشد با دمای ˚C25/20 روز/ شب بالای سطح خاک انجام گرفت. سه گونه یونجه یک ساله شامل Medicago polymorpha ، Medicago radiata و rigidula Medicago که با مناطق سرد و معتدله سازگاری دارند و پنج سطح جنستئین شامل0، 10، 20، 30 و40 میکرومول بر لیتر در نظر گرفته شد. آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا در آمد. گونههای Medicago rigidula و Medicago polymorpha ، از لحاظ تمامی صفات اندازه گیری شده نسبت به گونه Medicago radiata برتر بوده و توانایی بیشتری در تولید گره در دمای پائین منطقه ریشه دارا بودند. استفاده از جنستئین باعث افزایش گرهزایی و میزان نیتروژن گونههای یونجه یکساله در دمای ˚C5 و غلظت 20 میکرو مول بر لیتر جنستئین نسبت به سایر تیمارها تأثیر بیشتری در گرهزایی و همچنین میزان نیتروژن گونههای یونجه یک ساله مورد آزمایش داشته است. تیمار جنستئین، ماده خشک ریشه و گره، تعداد گره و میزان نهایی نیتروژن گونه های یونجه یک ساله در دمای ˚C5 را افزایش داد. بررسی اثر متقابل ارقام و غلظتهای مختلف جنستئین نشان داد که گونه Medicago polymorpha در غلظت 20 میکرومول بر لیتر جنستئین از لحاظ صفات مورد بررسی نسبت به سایر تیمارها برتر بود. بنابراین می توان با توجه به نتایج حاصل از آزمایش، استفاده از جنستئین را برای یونجه های یک ساله جهت توسعه و افزایش تعداد و اندازه گره های ریشه در مناطقی که در آغاز فصل رویش دمای خاک به 5 درجه سانتی گراد یا کمتر می رسد، موفقیت آمیز دانست
https://jdas.shahed.ac.ir/article_1249_0b04483715b45ef767bb14f0cbf5a0bf.pdf
2020-09-26
15
26
یونجه یک ساله
دمای پائین منطقه ریشه
گره زایی
میزان نیتروژن
جنستئین
خسرو
عزیزی
azizi_kh44@yahoo.com
1
LEAD_AUTHOR
علیرضا
دادخواه
dadkhah@ferdowsi.um.ac.ir
2
AUTHOR
سعید
جلالی هنرمند
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی اثر تنش یخ زدگی در شرایط گل خانه بر روی اکوتیپ های نخودسیاه
به منظور بررسی مقاومت به یخ زدگی اکوتیپ های نخود (تیپ دسی)، آزمایشی در شرایط طبیعی بر هشت اکوتیپ امیدبخش متحمل به سرمای نخود به شماره های 4301، 4322، 4360، 4361، 4366، 4380، 4715 ، 4816 به همراه یک اکوتیپ حساس به سرما (304) در تاریخ 24 مهر انجام گرفت. سپس بوته های نخود (گل دان ها) در مراحل 4، 6 و 8 برگی به تدریج در ژرمیناتور در معرض دماهای یخ زدگی (تا 10 درجه زیر صفر) قرار گرفتند. درصد بوته میری و خسارت برگ، 20 روز پس از اعمال تیمارهای مختلف اندازه گیری شد. آزمایش به صورت فاکتوریل، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی اجرا شد. اثر اکوتیپ، مراحل تنش و اثرات متقابل آنها برصفات درصد بوته میری و درصد خسارت برگ (در سطح 1%) معنی دار بود. اکوتیپ های 4322 و 4715 کمترین و اکوتیپ های 304 و 4301 بیشترین درصد خسارت برگ و بوته میری را داشتند. نخود سیاه در مراحل پیشرفته تر رشد رویشی به سرما حساس تر بود به طوری که در 8 برگی بیشترین و در 4 برگی کمترین درصد خسارت برگ را داشت ولی درصد بوته میری در 6 و 4 برگی کمتر از 8 برگی بود.
https://jdas.shahed.ac.ir/article_1250_fb3b0294dc7076cf228480a8ab0b9888.pdf
2020-09-26
27
34
بوته میری
تنش یخزدگی
خسارت برگ
کشت پائیزه
نخود سیاه Cicer arietinum
سعیده
ملکی فراهانی
maleki@shahed.ac.ir
1
LEAD_AUTHOR
محمد رضا
چایچی
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی اثر تراکم گیاهی و گونه های مختلف بر عملکرد و اجزای عملکرد ماشک علوفه ای
به منظور بررسی اثر تراکم گیاهی و گونه بر عملکرد متغیرهای کمی ماشک علوفه ای در شرایط دیم خرم آباد، آزمایشی در سال زراعی 87-86 (21 بهمن ماه) در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان به صورت فاکتوریل 3×3 بر پایه طرح بلوک های تصادفی (RCBD) در سه تکرار اجرا گردید. در این آزمایش، سه سطح تراکم شامل 100، 150 و 200 عدد بذر در متر مربع و سه گونه شامل ماشک برگ درشت (Vicia narbonensis L.) شماره 2561، ماشک معمولی (Vicia sativa L.) شماره 463 و ماشک کرک دار (Vicia panonica L.) شماره 2446 مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج به دست آمده در این آزمایش نشان داد که بالاترین و پایین ترین ماده خشک کل تولیدی به ترتیب به ماشک برگ پهن ( برگ درشت) در تراکم گیاهی 150 عدد دانه در متر مربع و ماشک کرک دار در تراکم گیاهی 150 عدد بذر در متر مربع با عملکردی معادل 3263 و 1216 کیلوگرم در هکتار اختصاص داشت. همچنین بیشترین وزن خشک برگ با عملکرد 1801 کیلوگرم در هکتار به تیمار ماشک برگ پهن (برگ درشت) در تراکم گیاهی 150 عدد بذر در متر مربع و کمترین آن معادل 327 کیلوگرم در هکتار به ماشک کرک دار در تراکم گیاهی 200 عدد بذر در متر مربع، اختصاص داشت. همچنین عملکرد دانه برابر با 1948 و 1/392 کیلوگرم در هکتار (به ترتیب بیشترین و کمترین) را تیمارهای ماشک برگ درشت و معمولی در تراکم های 150 و 200 عدد بذر در مترمربع به خود اختصاص دادند.
https://jdas.shahed.ac.ir/article_1251_2e702cfa6a0854cc31084c645506687e.pdf
2020-09-26
35
48
ماشک علوفهای
عملکرد علوفه و بذر
اجزای عملکرد
دیم
نور اله
زیدی طولابی
1
LEAD_AUTHOR
علیرضا
دارایی مفرد
2
AUTHOR
علی
خورگامی
3
AUTHOR
امیر حسین
شیرانی راد
4
AUTHOR
امیر
اکبری
5
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تنوع ژنتیکی 49 ژنوتیپ کلزا (Brassica napus L.) در استان گلستـان
به منظور بررسی تنوع ژنتیکی 49 رقم و لاین کلزا (Brassica napus L.) در استان گلستان، آزمایشی در قالب طرح مربع لاتیس (7×7) با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی عراقی محله گرگان در سال 85-1384 اجرا شد. نتایج تجزیه واریانس حاکی از اختلاف معنی دار بین ژنوتیپ ها برای تمامی صفات در سطح احتمال 1 درصد بود. هیبریدهای Hyola 401 ، Hyola 330 و Y3000 به ترتیب با 4053، 4032 و 3524 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد دانه را داشتند. صفت تعداد غلاف در بوته با عملکرد دانه بیشترین همبستگی را داشت (**759/0=r). نتایج تجزیه علیت نشان داد که بیشترین اثر مستقیم بر روی عملکرد متعلق به صفت تعداد غلاف در بوته بود. همچنین جهت گروه بندی ژنوتیپ ها، تجزیه کلاستر به روش UPGMA انجام گرفت و در نهایت 49 ژنوتیپ در 5 دسته گروه بندی شدند. با توجه به ماتریس فاصله اقلیدسی محاسبه شده برای ژنوتیپ های مورد آزمایش بیشترین فاصله ژنتیکی (54/3) و مربوط به PF60/89 و 308X401-B و کمترین مقدار آن (121/0) مربوط به دو ژنوتیپ Hylite-B وHyola420 بوده است. همچنین تجزیه به مؤلفه های اصلی بر مبنای صفات یادداشت برداری شده انجام شد و دو مؤلفه اصلی اول توانستند 7/93 درصد از تغییرات بین ژنوتیپ ها را توضیح دهند. در نهایت صفات ارتفاع تا اولین غلاف، تعداد غلاف در شاخه فرعی و عملکرد بیشترین تنوع ژنتیکی را نشان دادند
https://jdas.shahed.ac.ir/article_1252_493f66aa3f362413e1eb8520ddc172f3.pdf
2020-09-26
49
60
تنوع ژنتیکی
تجزیه علیت
تجزیه کلاستر
تجزیه به مولفههای اصلی
مرتضی
نوریان
1
LEAD_AUTHOR
امید
اظهری
2
AUTHOR
حسن
امیری اوغان
3
AUTHOR
بهرام
علیزاده
4
AUTHOR
مصطفی
ولیزاده
5
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
کنترل تلفیقی علف های هرز ذرت (Zea mays L.) و تاثیر آن بر عملکرد و شاخص های رشد
به منظور ارزیابی اثرات رقابتی علف های هرز بر شاخصهای رشد، عملکرد بیولوژیک و دانه ذرت، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 1386 انجام گرفت. کرت های اصلی شامل سه سطح خاک ورزی (بدون کولتیواتور، یک بار کولتیواتور و دوبار کولتیواتور) و کرت های فرعی شامل 5 سطح دوز علفکش ارادیکان (صفر، 5/1، 3، 5/4، 6 لیتر در هکتار) بودند. نتایج نشان داد که با افزایش کنترل علفهای هرز، شاخصهای رشدی، سطح برگ، عملکرد بیولوژیک و دانه ذرت افزایش یافت. نتایج آنالیز رشد بر مبنای درجه روزهای رشد (GDDs) نیز نشان داد که بین دوزهای مختلف علفکش، اختلاف زیادی در مقادیرماده خشک تجمعی ( (DMA، سرعت رشد محصول( (CGR و شاخص سطح برگ( LAI) وجود ندارد و میزان DMA و CGR و LAI با افزایش درجه روزهای رشد و کنترل علفهای هرز افزایش مییابد. بین سطوح مختلف خاک ورزی اختلاف معنیداری از لحاظ سطح برگ و عملکرد بیولوژیک و دانه وجود داشت به نحوی که تیمارهای خاک ورزی بیشتر (دوبار کولتیواتور) بیشترین میزان سطح برگ و عملکرد بیولوژیک و دانه را دارا بودند. اثرات متقابل آنها با دوزهای مختلف علف کش نشان داد که بالاترین عملکرد بیولوژیک ذرت مربوط به تیمارهای دوبار کولتیواتور و میزان (صفر، 3، 6 لیتر در هکتار علفکش) میباشد و بالاترین میزان عملکرد دانه نیز مربوط به تیمار دوبار کولتیواتور و 5/4 لیتر در هکتار علفکش میباشد.
https://jdas.shahed.ac.ir/article_1253_4804e685fa2563f2038747b4a1b06a9e.pdf
2020-09-26
61
72
کولتیواتور
علف کش ارادیکان
عملکرد بیولوژیک
عملکرد دانه
ابوالفضل
باغبانی آرانی
1
LEAD_AUTHOR
مجید
امینی دهقی
amini@shahed.ac.ir
2
AUTHOR
اسکندر
زند
eszand@yahoo.com
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تغییرات جمعیت مراحل زیستی نابالغ کرم ساقهخوار برنج (Chilo suppressalis Walker (Lepidoptera: Pyralidae روی ارقام مختلف برنج در مازندران
کرم ساقهخوار برنج، (Chilo suppressalis Walker (Lepidoptera: Pyralidae یکی از آفات کلیدی برنج در شمال ایران میباشد که هر ساله خسارت شدیدی به بوتههای برنج وارد آورده و باعث کاهش عملکرد محصول میشود. با توجه به اهمیت مطالعات مربوط به تغییرات جمعیت آفات در مدیریت تلفیقی آنها، تغییرات جمعیت مراحل زیستی نابالغ (شامل تخم، سنین مختلف لاروی و شفیره) این آفت روی سه رقم رایج برنج شامل ارقام فجر، خزر و نعمت در مازندران بررسی شد. نتایج نشان داد که انبوهی مراحل نابالغ آفت روی رقم فجر بیشتر از دو رقم دیگر بود و اختلاف تیمارها در سطح آماری 01/0 معنیدار بود و به این ترتیب رقم فجر به عنوان یک رقم حساس به کرم ساقهخوار برنج محسوب میشود. مقایسه میانگین انبوهی جمعیت مراحل زیستی نابالغ C. suppressalis در تاریخهای مختلف نمونهبرداری (از 3/3/84 الی 25/5/84) نشان داد که در ابتدای نمونهبرداریها (اوایل تا اواسط خرداد) تراکم آفت پائینترین مقدار بود و بعد از آن به تدریج افزایش یافت تا اینکه در اواخر تیر ماه به حداکثر مقدار رسید؛ به طوری که بعد از نقطهی اوج مزبور، انبوهی جمعیت روند کاهشی پیدا کرد. با در نظر گرفتن نتایج این پژوهش، بکارگیری عوامل کنترل کنندهی آفت شامل روشهای بیولوژیک یا شیمیایی در زمان اوج تراکم جمعیت آن و از طرف دیگر جایگزین نمودن ارقام مقاومتر به کرم ساقهخوار برنج به جای رقم حساس فجر قابل توصیه به کشاورزان شالی کار میباشند
https://jdas.shahed.ac.ir/article_1254_adffdb5eb5a0081fdcc8a31e6705723a.pdf
2020-09-26
73
84
تغییرات جمعیت
مراحل زیستی نابالغ
کرم ساقهخوار برنج
رقم
مازندران
حسن
قهاری
h_ghahhari@yahoo.com
1
LEAD_AUTHOR
مهرداد
طبری
2
AUTHOR
فرامرز
علی نیا
3
AUTHOR