به منظور بررسی تأثیر روش های مختلف کاربرد سولفات منیزیم و رقم بر عملکرد و اجزای عملکرد عدس در شرایط اقلیمی خرم آباد، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان در سال زراعی 87-1386 به اجرا درآمد. در این طرح عامل اول تیمار شاهد و پنج روش کاربرد کود (خاک پاش، محلول پاشی، آغشته نمودن بذر به کود، کاربرد توأم خاک پاش و محلول پاشی و روش توأم تلقیح بذر و محلول پاشی کود سولفات منیزیم) می باشد. عامل رقم، در دو سطح شامل ارقام گچساران و Filip-92-12L بود. طبق نتایج تجزیه واریانس، عامل رقم بر ارتفاع بوته و وزن هزار دانه تأثیر معنی داری داشت (05/0=α)، ولی بر سایر صفات تأثیر معنی داری نداشت، همچنین تأثیر روش های کاربرد سولفات منیزیم بر عملکرد دانه، تعداد غلاف در بوته، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت در سطح احتمال 01/0 و بر ارتفاع بوته در سطح احتمال 05/0 معنی دار بود ولی بر وزن هزار دانه تأثیر معنی داری نداشت. اثرات متقابل بین رقم و روش های کاربرد کود بر هیچ یک از صفات اثر معنی داری نداشت. در بین روش های کاربرد کود، حداکثر عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک با روش خاک پاش، و حداکثر وزن هزاردانه، تعداد غلاف و ارتفاع بوته با روش خاک پاش+ محلول پاشی به دست آمد، همچنین حداکثر شاخص برداشت با تیمار تلقیح بذر به دست آمد. عملکرد دانه با تعداد غلاف در بوته و عملکرد بیولوژیک همبستگی مثبت و معنی داری نشان داد. روش خاک پاش کود سولفات منیزیم و رقم Filip-92-12L جهت دست یابی به عملکرد دانه بالا مناسب ترین تیمار بودند.